محل تبلیغات شما

آدم های بزرگ یک زوایایی توی زندگی شون هست که کسی از اونا مطلع نیست. پیامبران قبل از پیامبری  و اصلاحگران قبل از اصلاحات خودشون، کارهایی می‌کردند که اغلب ناشناخته باقی مونده. فقط می دونیم با این امور که عمیقاً اخلاقی و انسانی بوده سرنوشت شون رو می ساختند.

یکی از این بزرگان دکتر مصدق بود. زنده یاد شهید هدی صابر توی یکی از سخنرانی هاش دست گذاشت روی همین قضیه و با گفتن یک حکایت مقصود رو رسوند: گویا دکتر مصدق از کرمان به اتفاق خانواده به سمت تهران حرکت می کرده تا ادامه خدماتشو در پایتخت انجام بده که یکی از خدمه میفته و دستش می شکنه. مصدق میگه تا این شخص خوب نشه ما به راهمون ادامه نمیدیم. این کار ضروری نبوده ولی مصدق روزهایی رو معطل میشه تا اون خدمتکار احساس غربت نکنه و همه با هم به تهران برسند.

توی بزنگاه ها، اخلاقی عمل کردن مهمه.
هدا صابر

غصه نخور، کوکوسبزی بخور

کسب معرفت با بو کردن

تغییر صورت مسئله استعمار

مصدق ,یکی ,رو ,توی ,دکتر ,شون ,یکی از ,دکتر مصدق ,قبل از ,میفته و ,خدمه میفته

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها